به گزارش مشرق، پایگاه اینترنتی شبکه «المیادین» امروز (سهشنبه) در گزارشی به پنج سال ولایتعهدی «محمد بن سلمان» شاهزاده سعودی اشاره و به وضعیت عربستان از زمان قدرت گرفتن او تاکنون پرداخته است.
المیادین در مقدمه این گزارش مینویسد: «در ۱۱ ژوئن ۲۰۱۷، شاهزاده محمد بن سلمان منصب ولایتعهدی را به جای محمد بننایف آلسعود برعهده گرفت و به این ترتیب به یکی از مهمترین تصمیمگیرندگان در عربستان تبدیل شد. از آن زمان، عربستان شاهد تحولات بسیاری در سطوح مختلف مذهبی و اقتصادی و همچنین در جزئیات روابط داخلی خاندان سعودی بوده است. بن سلمان در سالهای اخیر تلاش کرده است تا راه رسیدن به تاج و تخت را هموار کند و سیاستهای «باز» را در جامعه عربستان سعودی از طریق ابزارهایی که قبلاً در این کشور مرسوم نبود، دنبال کرده است. جایی که سیستم حکومتی، سختگیرانه توصیف میشود؛ اما او ماهیت حکمرانی و مبانی جامعه را تا حد زیادی تغییر داده است».
جشنواره بالماسکه در عربستان سعودی
عربستان پنج سال گذشته در سطح جامعه، شاهد تحولاتی ویژه بود؛ زیرا اجازه افتتاح سینماها و برگزاری کنسرت در این کشور صادر شد. این کشور هنرمندانی را از سراسر جهان به خود جذب کرده است که برای اولین بار در این کشور کنسرت برگزار کردند و هدف آنها جلب مخاطبان داخلی و قشر جوانان بود تا برای تغییری که بن سلمان به دنبال آن بود، آماده شوند. علاوه بر این حقوق جدیدی نیز به زنان داده شده و آنها به فعالیتهای مختلطانه راه یافتند؛ امری که قبلاً ممنوع بود. تغییرات اجتماعی فراتر از محدودیتهای عرفی بود و تا اجازه میزبانی مهمانیها، جشنوارهای بالماسکه و بازیگران فیلمهای مستهجن پیش رفت؛ رخدادهایی که بحثهایی را در داخل و خارج عربستان در مورد هدف این تغییرات، که با منطق دکترین شوک کار میکرد، برانگیخت».
مرحلهای جدید با وهابیت
از نظر تاریخی، دولت سعودی بر سه ستون اصلی بنا شده است: وهابیت، طایفهگرایی و نفت. تحلیلگران بر این باورند که سیاستهای بن سلمان در نهایت منجر به جابجایی سه مبنایی شد که ستونهای تاریخی دولت را نمایندگی میکردند. به حاشیه راندن جنبشهای دینی توسط بن سلمان با اقدامات بسیاری از جمله محدود کردن نقش هیات امر به معروف و نهی از منکر که یک دستگاه پلیس مذهبی در کشور بود ظاهر شد. به طوری این نهاد به حاشیه رانده شد که اکنون یا اعضای آن محدود شده اند و یا کلاً وجود ندارند؛ این علاوه بر حذف طبقه تندرویی بود که ابتدا حامی دولت پیش از آغاز ولایتعهدیاش بودند. نهادهای دینی و طبقه تندرو به سرعت خود را با روند جدید دولت تطبیق دادند و مجدانه در صدور فتواها و دستورات مطابق با آن که در بسیاری از موارد با روایات قبلیشان در تضاد بودند، تلاش کردند».
محمد بنسلمان و مفتی اعظم در مجلس شورای عربستان
ولیعهد سعودی در مصاحبه جنجالی خود با مجله آمریکایی «آتلانتیک» تصریح کرد که پادشاهی در حال حرکت به سوی کنارگذاشتن تدریجی رویکرد مذهبی چند دهه گذشته خود است. بنسلمان به نقش شیخ محمد بن عبدالوهاب را که به عنوان یک فردی که در تأسیس عربستان سعودی شریک بود اشاره کرد و او را «فقط یک واعظ» توصیف کرد. بن سلمان با تقلیل نقش دینی عبدالوهاب در ساخت جامعه سعودی، اذعان کرد که وی یکی از واعظانی است که با سیاستمداران و مقامات نظامی در عربستان کار میکرد. تحلیلگران بر این باورند که تقابلی که بن سلمان با جنبش مذهبی آغاز کرد، نه بر اساس حرکت قطار «مدرنیته» بود و نه نگران جریان مذهبی بود که فتواهای مورد درخواست خود را برای خاندان حاکم صادر کرد؛ بلکه بیشتر به دنبال ایجاد زمینه اجتماعی مناسب برای عادیسازی با اشغالگری اسرائیل، با هدف خشنود کردن آمریکاییها بوده است».
فروپاشی خاندان و شکاف در منطقه
پایگاه المیادین درباره وضعیت خاندان سعودی در زمان ولیعهدی بن سلمان نوشت: «ناظران تحولات معتقدند محمدبنسلمان به دلیل سیاستی که در تضاد با پیشینیانش در سطوح داخلی و خارجی اتخاذ کرده، پایان حکومت خاندان سعودی را تسریع کند و تاج و تخت آن را که نزدیک به ۱۰۰ سال طول کشید، سرنگون کند. او هر گونه پیوند احتمالی را در خاندان آل سعود که عمدتاً از اختلافات داخلی ناشی میشد، از بین برد؛ و موجهای احتمالی کودتا، انقلاب و غیره را در این کشور ایجاد کرد. دستگیریهایی که محمد بنسلمان در سالهای اخیر به راه انداخت و شامل عمویش احمد بن عبدالعزیز، پسر عموی او محمد بن نایف و دیگر شاهزادگان از جمله سعود بن نایف و پسرش عبدالعزیز به اتهام توطئه علیه او شد، بحثها را دوباره به راه انداخته است. آینده ثبات در ریاض و سرنوشت حکومت آلسعود باتوجه به دستگیری شاهزادگان ارشد خاندان سلطنتی نشانه جدیدی از تشدید کنترل بن سلمان بر قدرت در این کشور است که نشان میدهد که خاندان حاکم شاهد شکاف خطرناکی در موجودیت خود است».
دستگیری شاهزادگان سعودی توسط نیروهای امنیتی
این گزارش درباره تسری این وضعیت به منطقه اذعان کرد: «در سطحی وسیعتر، شکافها تا کل منطقه خلیج [فارس] رسیدند که آشفتگی روابط با قطر در ژوئن ۲۰۱۷ نمونه بارز آن بود. جایی که عربستان سعودی، امارات، بحرین و مصر روابط دیپلماتیک خود را با قطر به اتهام حمایت از تروریسم قطع کردند و تمامی بنادر، راههای هوایی، دریایی و زمینی را با دوحه بستند. این رخداد بدترین بحران از زمان تاسیس شورای همکاری خلیج فارس در سال ۱۹۸۱ بود. البته بن سلمان و حامیانش مورد انتقاد گسترده قرار گرفتند و روزنامههای خارجی از تحریک ولیعهد برای سرنگونی نظام قطر خبر دادند و این بحران دیپلماتیک تا سال ۲۰۲۱ حل نشد».
محاصره قطر در زمین، دریا و هوا توسط عربستان و متحدان عربی
تشویق به عادیسازی
این پایگاه اینترنتی درباره نقش ریاض در روند عادیسازی نوشت: «هنگامی که نشانههای عادیسازی آشکار بین امارات و رژیم صهیونیستی در اوایل سال ۲۰۱۹ و پس از آن امضای عادی سازی در قالب توافقنامههای ابراهیم آغاز شد، رسانههای اسرائیلی شروع به افشای بسیاری از روابط نزدیک با تجار و رهبران سعودی کردند. سفر بنیامین نتانیاهو نخستوزیر سابق رژیم صهیونیستی به عربستان و دیدار وی با ولیعهد سعودی با حضور مایک پمپئو وزیر امور خارجه سابق آمریکا، علاوه بر اقدامات سختگیرانه نتانیاهو برای حفظ محرمانه بودن این سفر از جمله رویدادهایی بود که رسانهها فاش کردند. عادی سازی عربستان به همین جا ختم نشد؛ مقامات سعودی اجازه دادند حریم هواییشان به روی هواپیماهای اسرائیلی باز شود و عبور اولین پرواز تجاری اسرائیل به دبی را در پایان نوامبر ۲۰۲۰ تصویب کردند. رسانههای اسرائیلی گزارش دادند که عربستان سعودی اجازه اولین پرواز تجاری تاریخ را از اسرائیل به امارات از طریق حریم هوایی پادشاهی داده است».
پیوستن امارات و بحرین به تواففق ابراهیم با تشویق ولیعهد سعودی
المیادین درباره موضع ولیعهد سعودی درخصوص عادیسازی با تلآویو اذعان کرد: «محمد بن سلمان گفتمان شفافتری در رابطه با موضع عربستان سعودی در قبال فلسطین ایجاد کرد. این امر در بیانیههای رسمی عربستان در طول سالهای حکومت دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا و معامله قرن مشهود بود؛ امری که از یک سو فاصله بین مردم منطقه و رژیم سعودی را دور کرد و از سوی دیگر عربستان سعودی را در زمره عادیکننده پنهان قرار داد. این مسیر شتابزده به سمت عادیسازی با عقبنشینی آشکار عربستان در حمایت از آرمان فلسطین و فلسطینیها و همچنین در انتقاد از مقاومت آنها و حتی دستگیری اعضای برجسته آن بهویژه محمد الخضری (نماینده حماس در عربستان سعودی) همراه بود. او و پسرش، به اضافه دهها زندانی دیگر، بدون محاکمه در زندانها به سر میبرند».
فساد فزاینده و سرکوب گسترده
گزارش المیادین در بخش پایانی خود به موج سرکوبهای داخلی در عربستان میپردازد: «کمپینها در عربستان سعودی برای دستگیری تعداد زیادی از نویسندگان، روزنامهنگاران، اقتصاددانان، دانشمندان و فعالان حقوق بشر افزایش یافته است. به گفته سعود القحطانی، مشاور بن سلمان این امر بدون تبعیض شامل مردان و زنان میشود؛ بدون درنظرگرفتن ناپدیدشدن اجباری برخی از بازداشتشدگان، آزار و اذیت جنسی فعالان زن، و حتی تهدید برخی از آنها به تجاوز و قتل. رسوایی قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار سعودی در ترکیه ضربه دردناکی برای بن سلمان بود. برخی کشورها از جمله ترکیه و ایالات متحده آمریکا از پرونده خاشقجی برای فشار سیاسی و امنیتی بر عربستان سعودی در منطقه استفاده کردند».
اعتراضها به قتل روزنامهنگار سعودی در غرب
این پایگاه اینترنتی درباره فساد در دوره ولیعهد نوشت: «علاوه بر محاکمههای ناعادلانه، قتلهای فراقانونی، کشتارهای غیرمستقیم از طریق بیتوجهی به سلامت زندانیان، شکنجههای شدید و اعدامهای دسته جمعی که تعداد آنها نیز زیاد است، شاخصهای فساد افزایش یافت و با وخامت قابلتوجهی در حقوقبشر همراه شد. در سطح اقتصادی عربستان نیز مالیاتها وضع شد، حقوقها کاهش یافت، هزینههای خدمات عمومی افزایش یافت و مبالغ هنگفتی از خزانه دولت ناپدید شد؛ این وضعیت باعث ناامیدی مردم شد، مردمی که چنگال نیروی امنیتی مانع از تحرک آنهاست.